سرویس عوض شد. زنیکه ... خیلی پاچه پاره و بد دهن و نمک نشناس بود. لطف خدا بود عوضش کردند.این راننده جدید هم فک نکنم بمونه. مسیر خیلی طولانی شده.
زن سید به بچه ها گفته: <<می دونید چرا می خوایم جدا شیم؟ چون اولش به من گفت تو شبیه همونی که من دوستش داشتم! بعد هم ازم پرسید آیا قبل از اینکه با من ازدواج کنی کسیو دوست داشتی؟! اونقدر پرسید و پرسید که منو مجبور کرد بهش بگم. بعد هم بهونه گیریاش شروع شد! تلفن می کردم می گفت نکنه اونه؟ بیرون می رفتم می گفت با اون بودی؟ خلاصه محدودم کرد حسابی.>> یه چیز دیگه هم گفته! گفته: << مثلا وقتی می خواستیم لالا کنیم به من می گفت تو به اونی که دوستش داشتی فک کن منم به اونی که می خواستمش!!!>> گفتم: این سید را سالهاست من میشناسمش شاید اخلاقش یه کم بچه گونه و تند باشه اما بچه خوبیه. این زنه حتما خودش یه ریگی به کفشش هست وگرنه این چرت و پرتها چیه؟ کی میاد به زنش این حرفا رو بزنه؟ حتما خودش سر و گوشش می جنبیده سید فهمیده حالا میاد اینجور پشت سرش حرف میزنه. بیچاره بچه شون...
امشب هم 2تا ژاکت خریدم!با 2تای قبلی شد 4تا! منی که دو سه تا زمستون را با یک بافتنی سپری می کردم ببین حالا کارم به کجا زسیده که باید دوتا دوتا لباس بخرم!؟
هرچند هات داگهای پنیری برگ بید خیلی معروفه اما امشب زیاد خوشمزه نشده بود. مامان اینا هم زیاد تعریف نکردن. شاید به خاطر این بود که به خاطر سرماخوردگی تو کم سرخش کردم!
چند کلمه خودمانی:
اعتماد متقابل تو زندگی حرف اول زا میزنه. بدون اعتماد به همدیگه چطور میشه زندگی کرد؟ زندگی بر پایه شک و شبهه دوامی نداره. خیلی خیلی کم پیش میاد که زن و شوهر از سالها قبل همدیگه را بشناسند و بدونند خطائی از هیچ کدومشون سر نزده. پس در اکثر موارد باید مبنا را گذاشت بر اعتماد و حسن ظن. به نظرم سرچ و کنکاش تو گذشته همسر خیلی احمقانه است. واقعا چی نصیبش میشه؟ اصلا دندش نرم میخواست قبل از ازدواج بره تحقیق و بررسیش را بکنه. حالا دیگه پیدا کردن یه نکته تو گذشته همسر چه سودی به حالش داره؟ ضمن اینکه یه نظزیه هست که میگه: هر کسی هر غلطی قبل از ازدواجش کرده ربطی به کسی نداشته. قبل از ازدواج که تعهدی نسبت به همسر فعلی نداشته. مهم اینه که از وقتی متعهد به وفاداری به این شخص گردیده خطائی ازش سر نرنه. قبلش به خودش مربوطه!